دبیرستان دوره اول متوسطه صدیقه، از دو هفته مانده به پایان سال، به استقبال نوروز رفت. هفتسین نوروزی در چند چیدمان مختلف که در سالن مدرسه قرار گرفت، واضحترین نشانه برای آمدن سال جدید بود.
علاوهبراین اجرای برنامه «روز مهربانی» و نیز جشن «سمنوپزون» که به رسم هرساله تکرار میشود، دیگر مراسم استقبال از بهار این مرکز آموزشی بود. همراهشدن ما با شور و شوق دانشآموزان این مدرسه بعداز تهیه سمنو، برای شریکشدن در شادی آغاز سال و رسیدن موسم بهار بود.
هرساله یک هفته مانده به نوروز، روزی به نام «روز مهربانی» تعیین میشود. مژگان دشتی، مدیر مدرسه صدیقه درباره برنامه این روز میگوید: «از بچهها میخواهیم در چنین روزی، هر کمک نقدی یا غیرنقدی که دارند، برای اهدا به دانشآموزان نیازمند مدرسه بیاورند.
صندوقی را داخل سالن میگذاریم و بچهها مبالغ نقدی خود را داخل آن میاندازند و بعداز جمعآوری پولها، کارت هدیه میخریم و به دانشآموزان بیبضاعت میدهیم.»
دشتی با بیان اینکه روز مهربانی، درواقع تمرین مهربانیکردن است، عنوان میکند: «مربیان مدرسه، معمولا در این کار پیشقدم میشوند تا بچهها به این کار ترغیب شوند. ضمن اینکه ما از بچهها میخواهیم برای کمک، خانواده خود را اجبار نکرده و از پول توجیبیشان کمک کنند.»
نوشتن جملات زیبا درخصوص کمک به همنوع و نصب آن در تابلو اعلانات سالن، از دیگر کارهایی است که برای تشویق دانشآموزان انجام میشود و مدیر مدرسه، آن را تاثیرگذار میداند.
دشتی درباره دلیل برگزاری روز مهربانی و تهیه سمنو توسط خود دانشآموزان میگوید: «بچهها از این طریق، مشارکت اجتماعی را یاد میگیرند و بین آنان صمیمیت و همدلی ایجاد میشود. همین اتفاق، باعث میشود آنها تجربه خوبی از کار گروهی بهدست بیاورند و آن را در آینده زندگی خود بهکار گیرند.»
زینب زندینیا، معلم کارگاه فناوری مدرسه، مسئولیت تهیه سمنو را با کمک ۱۰دانشآموز برعهده داشته است. او درباره نحوه اجرای کار میگوید: «از دو هفته پیش، با ۵کیلو گندم دستبهکارشدیم. طبق روال پخت سمنو، گندمها را سه روز در آب خیساندیم؛ سه روز در دستمال و سه روز در سبد گذاشتیم.
بعد هم ریشه را به کمک بچهها جدا و چرخ کردیم و شیرهاش را گرفتیم. با اضافهکردن آرد، بعداز این مرحله، آن را روی حرارت گذاشتیم و همزدن سمنو تازه شروع شد.»
همزدن سمنو، یکی از مراحل دشوار آن است که زندی دربارهاش میگوید: «این کار باید بهطور مداوم و پیوسته انجام شود. به همین دلیل یک نفر از عهده آن برنمیآید و باید چند نفر در انجام آن دخیل باشند. ۱۰ دانشآموز در همزدن دیگ کمک کردند و درنهایت ۴۰کیلو سمنو به دست آوردیم.»
زندی که خودش در طول سال، برای مصرف شخصی خانه، سمنو میپزد، آن را دسری مقوی میداند و میگوید: «سمنو بهخاطر داشتن ویتامین A و B مقوی است. ازطرفی سمنوی بازار، کیفیت خوبی ندارد و ترجیح میدهم خودم آن را تهیه کنم.»
اعتقاد مذهبی مردم به سمنوپزون، موضوعی است که او دربارهاش اینگونه میگوید: «از قدیم مرسوم بوده که هنگام پختن سمنو، مردم دعا و قرآن میخواندند و برای گرفتن خواسته خود، به حضرت فاطمه (س) متوسل میشدند. ما هم هنگام پخت سمنو با دانشآموزان، دعای عهد و زیارت عاشورا خواندیم.»
حرکت تحسینبرانگیز دبیرستان صدیقه بعداز پایان کار، این است که سمنو در ظرفهای یکبارمصرف ریختهشده و در مدرسه بهفروش میرود تا پول حاصل از آن، برای خرید لباس عید و هدیه به دانشآموزان بی بضاعت مدرسه خرج شود.
فاطمه یوسفزاده یکی از دانشآموزانی است که در پخت سمنو کمک کرده است. او میگوید: «ما همیشه سمنو را آماده تهیه میکنیم. امسال، اولینسال است که در پخت سمنو همکاری کردم و از آن برای خانه هم بردم. مراحل پخت سمنو را برای مادرم توضیح دادم تا برای سمنوی عید، خودمان دست بهکار شویم.»
ما یک هفته درگیر پخت سمنو بودیم و روز هم زدن آن، از ساعت شش صبح تا شب در مدرسه ماندیم
نسترن میرزایی نیز برای اولینبار مراحل سمنو پزون را دیده و انجام داده است. خودش میگوید: «ما تقریبا یک هفته درگیر پخت آن بودیم و روز همزدن آن، از ساعت۶ صبح تا شب در مدرسه ماندیم.»
فرناز یوسفی، اما برای دومینبار است که پخت سمنو را از نزدیک دیده؛ «خالهام، پارسال برای نذری که داشت، سمنو پخت. من آنجا فقط تماشاچی بودم و کاری انجام ندادم؛ به همینخاطر چیزی در ذهنم نماند.» یوسفی که از تجربه انجام کارگروهی با دوستانش خوشحال بوده و لذت برده است، یکی از دلایل انگیزهاش برای مشارکت در این کار را بهدستآوردن همین حس شیرین همکاری عنوان میکند.
ریحانه حسینی، دیگر دانشآموزی که دکنار ۹ نفر دیگر از دوستانش، مراحل پخت سمنو را تجربه کرده، میگوید: «اگر قرار بود این کار را در خانه انجام بدهیم، شاید حوصلهمان سر میرفت، ولی وقتی آن را درکنار دوستانمان انجام میدهیم، خوش میگذرد و خسته نمیشویم.»
فرناز از لحظههای خوبی که در این کار گروهی تجربه کرده است، میگوید: «من، چون سمنو خیلی دوست دارم، وقتی درحال همزدن آن بودیم، نمیتوانستم از آن نچشم و کنارههای دیگ را با قاشق برمیداشتم و میخوردم. بعد میرفتم قاشق را میشستم و دوباره از کنار دیگ، سمنو برمیداشتم و میخوردم.»
ریحانه نیز از بازی وسطی و ورزش والیبال حرف میزند که بین کار و برای رفع خستگی انجام داده اند. تهیه روزنامهدیواری و شرکت در جشنواره غذا و نیز جشنواره هنرهای دستی، از دیگر برنامههایی است که نسترن بهعنوان تجربه کار مشارکتی از آن یاد میکند.
فاطمه نیز این خاطره را بیان میکند که: «درحین کار تشنه بودیم و، چون منزل ما به مدرسه نزدیک است، مادرم چای درست کرد و برایمان به مدرسه آورد.»
* این گزارش چهارشنبه، ۲۶ اسفند ۹۴ در شماره ۱۸۹ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.